من،زنی تنها در آستانه فصلی سرد...

یه انگیزه تازه برای زندگی

من،زنی تنها در آستانه فصلی سرد...

یه انگیزه تازه برای زندگی

زوده

سلام دوستان گلم 

صبحتون بخیر 

امروز خیلی حوصله ندارم راستش از دیروز که خبر فوت مرتضی پاشایی رو شنیدم خیلی دپرسم.... 

دیشب هم تا صبح خواب عمه و مامان بزرگم رو میدیدم! 

حالم خوش نیست..... 

میدونید درسته هنرمندهای زیادی رفتند و جاشون خالیه خوب من برای همشون ناراحت شدم ...ولی وقتی  یه هنرمند رو دوست داری هرروز به صداش گوش میدی،تو شادی ها و غمهات با صدای اونه که خاطره میسازی دیگه جزئی از زندگیته،مثل یکی از اعضای خانواده ات دوستش داری! وقتی میبینی اون هم سن و سال خودته،وقتی میبینی هنوز هزار تا امید و ارزو داشته...از این به بعد جاش واقعا خالیه....

خداا میدونه چقدر با این آهنگش وقتی عمه ام مریض بود گریه کردم!!! و حالا به یاد خودش........ 

به خدا

بخدا زوده زوده که بگی حرفی نمیمونه
بخدا زوده زوده واسه مردنه این دله دیوونه
بخدا خیلی زوده

بخدا سخته سخته که بخوام بمونم بی تو تو دنیا
بخدا سخته سخته که بگی نبوده چیزی بینه ما
بخدا خیلی سخته

دلتو راحت واسه همیشه نگو بریدی ساده
اونی که اینجاست دلشو راحت به تو داده
بگو یه خوابه بگو میمونی نرو میترسم بی تو
میمیره آخه دله شکستم تا بری تو

بخدا دیره میبینی به تو آخه اینجوری وابستم
بخدا ظلمه میدونی که قلبه تو هیچ موقعه نشکستم
بخدا خیلی دیره

بخدا بی تو این خونه واسم مثه زندون تنهایی
بخدا تنها این خوابه بگو نمیری بگو اینجایی
بخدا خیلی تنهام 

خدا همه رفتگان رو بیامرزه...... 

آمین

منبع : من , زنی تنها در آستانه فصلی سرد...بخدا خیلی زوده....