من،زنی تنها در آستانه فصلی سرد...

یه انگیزه تازه برای زندگی

من،زنی تنها در آستانه فصلی سرد...

یه انگیزه تازه برای زندگی

....


سلام

مطلب قابل عرضی نیست

با اجازتون تا موضوع مهمی پیش نیاد نمینویسم

راستش از یواشکی خونده شدن از طرف فامیل به شدت دلگیرم و حداقل انتظارم اینه که وقتی میان ادم رو میخونن حداقل یه اطلاع بدن که فلانی من فلانی ام!!!اینجا پیدات کردم و خوندم....

متاسفم

من که چیز خاصی ننوشتم ،مساله سری و محرمانه ایی هم ندارم!

هر چی هست ظاهر و باطن ریختم رو داریه...

چه اینجا،چه تو فامیل،یا دوستام...

حادترین مسئله زندگیم همین قضیه بچه است که اونم حکمت خداست!من کاری نکردم که بخوام بابتش خودمو سانسور کنم!

خلاصه که دلم گرفته

از خونده شدنم ناراحت نیستم...

از بی مهری عزیزانی که همیشه باهاشون مهربون بودم،دوستشون داشتم،میان یواشکی میخونن میرن،بی اجازه بی سلام علیک....اونه که ناراحتم میکنه.

دقیقا مثل اینکه وارد خونه کسی بشی و حتی یه در نزنی،یه سلام به صاحب خونه نکنی!

جیک و پوک زندگیش رو زیر و رو کنی و بعد اهسته و رو نوک پا از خونه بری بیرون...

دیگه نمیدونم چی باید بگم...

مهربون باشیم،انسان باشیم....

نظرات 9 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 31 شهریور 1396 ساعت 19:31

سلام
خیلی راحته پیدا کردنت.
خودت گفتی زن تنهایی هستی حتمن میدانن تنهایی.

در آستانه فصل پاییز که سرد است هستیم خوب دیگه همه فامیل و دوست آشنا میدانن نزدیک پاییز هستیم و شما هم عاشق پاییز هستی پس فهمیدن وبلاگ شماست.
پس می بینی زیاد سخت نیست.
اونی که سخته معرفت داشتن است که متاسفانه برخی ندارند که نباید تو وبلاگ یکی دیگه سرک بکشند اونم با عینک دودی که شناخته نشوند. این خیلی بده

مشاوره جمعه 31 شهریور 1396 ساعت 03:21

سلام
خوبید.
تازه واردم.
من اتفاقی اومدم اینجا.
در زمینه خرید و فروش سهام مشاوره میدم.
اگر دنبال یک درآمد معمولی از خرید و فروش سهام هستید در خدمتم.
کارش راحته زحمت ندازه.از وبلاگ نوشتن هم راحته.سود خوبی هم داره.
گفتم شاید علاقه داشته باشید.
مطالب قدیمی همش رمز دار بود.پس چطوری میشه خواندش؟؟

محسن شنبه 25 شهریور 1396 ساعت 22:40 http://www.oldwhisper.ir/

وبلاگ خوبی دارین مطالب مفید و قشنگی داره
به سایت ما هم سر بزنید
http://www.oldwhisper.ir/

پرفسور خسته شنبه 25 شهریور 1396 ساعت 15:59 http://porfossor.blogsky.com

سلام شمیم خانم. واقعن ناراحت کننده‌ست که دیگه نمی‌نویسین. چجوری می‌شه دنبال‌تون کرد؟ توی اینستاگرم هم که صفحه‌تون یافت نمی‌شه.

چرا دیگه نمینویسم!!!
مینویسم که...
اکانت اینستام هستmamanyekta

سسسسسسسسسسسسسسسسس شنبه 25 شهریور 1396 ساعت 10:59

سلام بانو
خوبین؟
ناراحت نباشین. قطعا صد درصد حق با شماست. منم متاسفم. ولی شما باارزش تر ا اونی که به این چیزا فکر کنی مهربون.
مواظب خودت و خوبیهات باش.
بازم برات انرژی میفرستم.

سلام
ممنون از لطفت
خودت خوبی؟
کم پیدایی

رها م جمعه 24 شهریور 1396 ساعت 20:09

سلام عزیزم چطوری؟
من از وبلاگ اشتی میخونمت... دو تا پست اخرم خوندم... :-D
دوس دارم بنویسی... صمیمی مینویسی .....
شمیم جان من یکی از نزدیکانم بعد هفده سال درمان الان بارداره..... نا امید نشو .ب یاری خدا دیر نیست دیدن روی گل بچت....انشااللله.....:-*

سلام عزیزم
ای جانم لطف داری
مینویسم عزیزم کمتر از سابق اما همچنان هستم در خدمتتون

آذر شنبه 18 شهریور 1396 ساعت 14:23

سلام شمیم جان
ما الان قم هستیم
سعادتمند بودیم که تو جشن یه سید پاک حضور داشته باشیم
یهو وسط جشن یه خانمی دیدم که یه نوزاد،بغلش بود یهوو شما اومدی تو ذهنم
انشالا سال بعد عید غدیر یه تودلی توی دلت باشه
انشالا حضرت علی خودشون حاجت دلتونو بدن و کانون زندگیتون گرمتر شه

فدای شما بشم آذرجان خدا شما دوستای نازنینم رو برام حفظ کنه
خدا به اندازه دل مهربونت از خزانه بیکرانش نصیبت کنه الهی آمین

سحر شنبه 18 شهریور 1396 ساعت 13:37 http://senatorvakhanomesh

عزیزم چیزی ندارم بگم انشاالله که شاد باشی همیشه.ا ین سوالای پرسیدی همیشه سوالای منم هست حالا به ی شکل دیگه مثلا چطور ممکن کسی که سالی ی بار می بینیش ی دفعه رنگ عوض کنه رفتارش و از نگاهش حسادت و نفرت بباره.یا مدام دنبال ایراد تو وجود باشه.خ ودم زدم به بی خیالی و دیگه مدام دنبال عشق و محبت دادن به بقیه نیستم خوبم هنوزم مهربونم اما در حد معمول خودم هلاک نمی کنم.
دیروز عقد بردارهمسرم بود دم عقدبرای شما وتمام دوستای که نی نی می خوان و خودم دعا کردم.خ دا پشت و پناهت باشه

به به مبارکا باشه ایشالا خوشبخت بشن
مرسی که دعام کردی انشالا به حق همین شب عزیز همه حاجت روا میشیم
نمیدونم والا سحر جون...ادم میمونه بخدا مگه مهربون بودن چقدر سخته که ترجیح میدن نامهربون باشن!
دلم برای اینجور ادما خیلی میسوزه...ببین ادم باید چقدر به خودش فشار بیاره تا بتونه همچین شرایطی ایجاد کنه...مهربونی خیلی اسونه...

پرفسور خسته پنج‌شنبه 16 شهریور 1396 ساعت 13:12 http://porfossor.blogsky.com

سلام. چجوری کسی می‌تونه وبلاگ کسی رو توی این بیابون وبلاگستان پیدا کنه؟ و از اون بتر حالا که پیداش کرده چجوری می‌تونه اون رو بخونه وقتی که صاحب وبلاگ راضی نیست، اون رو بخونه؟ این دو تا سوال همیشه برای من بوده.

من رو از طریق اینستاگرام پیدا کردن ظاهرا...
در مورد خوندنش هم که ...نمیدونم باید خودشون بیان و جواب بدن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد