من،زنی تنها در آستانه فصلی سرد...

یه انگیزه تازه برای زندگی

من،زنی تنها در آستانه فصلی سرد...

یه انگیزه تازه برای زندگی

صرفا جهت حضور غیاب

سلام

شمیم تنبل در خدمت شماست

باور بفرمایید خودم از تنبلی خودم حالم بهم میخوره!

افتادم تو خونه از جامم پا نمیشم...مثلا برای اردیبهشت نقشه ها داشتم که چقدر برم بیرون و بگردم...

انقد حاااال ندارم که حتی کامنت هارو هم میخونم و تو دلم جواب میدم خخخخخ

چاق هم شدم در حد لالیگا

ظهرها کدو میخورم با ماست و شوید

شبا شام نمیخورم اگه خونه باشم

فقط گوشی دستمه و تو نت میچرخم

زندگی کسل کننده ای شده ولی بازم خداروشکر

سرکار هم که نمیرم یه سه چهار ماهی هست ...

از شما چه پنهون بداخلاق و بیحوصله و کج خلق هم شدم!!دایم به اطرافیانم گیر میدم و حوصله هیچ کی رو ندارم

بابا یه موقع هایی میاد خونمون وقتی که میره از بیحوصلگیم عذاب وجدان میگیرم!

تقصیر خودشون هم هست.از عید که برگشتیم همش با هم میجنگن وقهرن با هم! منم وارد بازی های خودشون میکنن و منم کم جنبه...

تنها کسی که این روزا باهاش مشکل ندارم خداروشکر حامده.کاری به کارم نداره و پای دلم راه میاد.

راستی سریال عاشقانه رو دیدین؟

اگر ندیدین بهتون توصیه میکنم ببینین ...من که عاشق بازی هومن سیدی شدم خیلی خووووبه

زیاد وقتتون رو نگیرم 

ممنون که همراهم هستید و ببخشید که کامنت هاتون دیر تایید میشه 

به محض اینکه میفرستید میخونمشون بازم مررررسی



نظرات 11 + ارسال نظر
آشتی چهارشنبه 20 اردیبهشت 1396 ساعت 13:39

سلام عزیزم.
بهت فکر میکنم. خیلی زیاد.
الهی بهترینها برات پیش بیاد. من همه اش تو رو با بلوزی با آستین ارغوانی تصور میکنم. مثل تصویر قبلی وبت. یادته؟

الهی که من فدای تو بشم
تو از اون دسته دوستانم هستی که همیشه تو ذهن من جریان داری حتی تو خوابهام
خخخخ اون خانومه لاغرررر بود اشتی!بازوهای منو دوتا دمبل دوکیلویی تصور کن البته رنگ لباس رو درست تصور میکنی عاااشق اون تم رنگهام

سرن دوشنبه 18 اردیبهشت 1396 ساعت 18:51 http://serendarsokoot.blogsky.com/

سلام شمیم عزیز
لطفا زود زود بنویس! نگذار هیچ چیزی مایوست کنه لطفا؛ مطمئن باش که دنیا برای خواسته ی دلت سر فرو میاره! خیلی زودتر از اونچه که تصورش رو بکنی! دلت روشن باشه!

سلام به روی ماهت
چشم اگر حرفی داشته باشم سعی میکنم بنویسم ولی واقعا حرفم نمیاد دوستم

سسسسسسسسسسسسسسسسس دوشنبه 18 اردیبهشت 1396 ساعت 13:22

سلام تپل بانو. شوخی کردم ناراحت نشی.
یه تکون به خودت بده
یه شوری نشاطی
فرصت زندگی کوتاهتر از اونیه که فکرش رو بکنیم
اصلا همین امروز با شاه دوماد حامد برقصین و شاد باشین.
با یه آهنگ شاد شاد
با بهترین آرزوها

نه بابا ناراحت چرا واقیعیت رو گفتی
اره بخدا زندگی همین یه باره....

Samira شنبه 16 اردیبهشت 1396 ساعت 17:16

❤️❤️❤️

نسیم شنبه 16 اردیبهشت 1396 ساعت 15:38 http://nasimmaman

ای جونم...تنبل خانم پاشو برو بیرون..دور دور..دیگه اردیبهشت به این توپی گیرمون نمیادا....پاشو...حال کن

اردیبهشت برای من یاداور مریضی مامان و بابامه نسیم

سحر سه‌شنبه 12 اردیبهشت 1396 ساعت 16:37 http://senatorvakhanomesh.blogfa.com

اتفاق جدید نه گلم نگران نباش
دچار روزمرگی شدم
انشاالله باخبرای هیجان انگیر بر می گردم التماس دعا هنوز خلر خاصی نیست.
می بوسمت

خوب انشالله با خبرهای تازه و شاد میای روح ما رو هم شاد میکنی عشقم

baiza سه‌شنبه 12 اردیبهشت 1396 ساعت 14:06 http://mydailydiar.blogsky.com

عزیزم خواهر شوهر من خیلی تو وضعیت بد روحی قرار داره چون شوهرش هم معتاده هم خیلی بزرګتر از خودشه، اصلا تو موقعیت خوب زنده ګی نیست مخصوصا خانواده شوهرم خیلی تشویقش کردن که بچه رو بده به خواهرش چون اون ۴ بچه دیګه دار و شوهرش هم ماشاالله سرپاست و واسه این طفلی خیلی خیلی سخت بود که بعد این همچین بچه ای رو نګه داره. خیلی بی طاقتی میکه واسه بچه و یکه هفته شب و روزش به ګریه است ولی بخاطر شرایط زنده ګیش مجبوره تحمل کنه. الهی عزیزم تو هم بزودی نی نی بغل بګیری میبوسمت ګلم.

عزیزدلم بگردم الهی
خودت خوبی؟دخمل کوچولو و پسرهای گلت خوبن؟

آبانه سه‌شنبه 12 اردیبهشت 1396 ساعت 14:03

چته دختر؟
پاشو یه سر بیا پیش من. یکم صحبت کنیم حالت بهتر بشه شاید

خخخخخ
خدا میدونه چققققدر دوست دارم بیام ببینمت ابانه

نیسا سه‌شنبه 12 اردیبهشت 1396 ساعت 12:00 http://nisa.blogsky.com/

شمیم عزیزم کاش سرکارت را می رفتی. همین خونه بودن آدم را کسل می کنه و بی حوصله. من که یک روز خونه هستم همینطوری میشم.
آرزو می کنم زودتر سرحال بشی و به همه آرزوهایت برسی. شادی ات آرزوی من است. شاد باشی رفیق خوبم.

نیسا جان کارم برای مدتی تو حالت تعلیق قرار گرفته و معلوم نیست کی دوباره راه بیفته
ولی من کلا ادم سرکار رفتن نیستم خونه رو بیشتر دوست میدارم

baiza سه‌شنبه 12 اردیبهشت 1396 ساعت 08:18 http://mydailydiar.blogsky.com

عزیزم امیدوارم حالت بهتر بشه، شمیم جونم من قبلا هم برات ګفته بودم در مورد خواهر شوهرم که یک پسر فرزندی از خواهرش ګرفت و چندی بعد متوجه شدیم که عقب مونده است طفلی حالا هشت سالش هست و دوباره یک هفته ای میشه به خواهرش داد بچه رو چون شوهرش هم مریضی داره و خودش هم دست تنها نمیتونست بچه رو نګهداره. عزیزم حالا تو خداروشکر حامد باهات است و خداروشکر هردو خوب و سلامت هستی پس اصلا ناراحتی نکن عزیز دلم چون همین ناراحتی ها به مرور زمان خیلی تاثیر میکنه. عزیزم میبوسمت

بمیرم الهی برای اون بچه
کاش کمک میگرفت از خانواده و بچه رو نگه میداشت...الان اون طفل معصوم چه ضربه بزرگی میخوره
نه بیضا جان ناراحت نیستم باور کن رخوت و تنبلی این روزهامم ربطی به بچه ام نداره...
کاش خواهرشوهرت بچه رو پس نمیداد

سحر دوشنبه 11 اردیبهشت 1396 ساعت 15:12 http://senatorvakhanomesh.blogfa.com

سطح انرژیم پایین وگرنه دوست داشتم باهات بحرفم ی عالمه امیدوارم حال دلت خوب باشه همیشه .
می بوسمت

عزیزدلم برا چی انرژیت پایینه؟؟؟
اتفاق جدیدی افتاده؟خبریه؟ نگرانم کردی...
منم امیدوارم حال تو هم خوب باشه عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد