سلام
خسته ام و پر از احساس بد...
خونه عوض شد همه چیز نو شد همه جا تمیز و قشنگ شده من اما دلم پره...
دیروز اتفاقی افتاد که کاش نمی افتاد...بین من و حامد...
قسم هاش رو باور ندارم...شک و بد بینی بد جور به دلم افتاده...
وقتی یه مرد به زنش سرد میشه وقتی دلتنگش نمیشه وقتی برای بودن در کنارش اشتیاقی نداره فقط و فقط یه دلیل میتونه داشته باشه...اینکه سرش جای دیگه ایی گرمه...اینکه شور و اشتیاقش رو جای دیگه نشون میده...
خودش میگه اینطور نیست میگه که سوتفاهم شده میگه عاشقمه و بدون من نمیتونه زندگی کنه...به تک تک ایه های قرآن قسم میخوره.
حاضر شد ریز مکالمات تلفنش رو بگیره من اما جرات نگاه کردن بهش رو ندارم!
فقط روزی میتونم این کارو بکنم که مطمئن باشم بعدش به راحتی میرم و پشت سرم و نگاه نمیکنم...
چقدر حالم بده خدایا خودت به دادم برس
سلام
کجایی دختر؟؟/!!!
خوبی؟
سلام
همینجام
خوبم شکر خدا
شما چطوری
شمیم جان میشه بگی چه اتفاقی افتاد که به شک افتادی؟
نمیدونم زیبا جان دلم نمیخواد تکرارش کنم میخوام فراموش کنم ولی شاید یه وقتی که حالم خوب بود یا شایدم بد بود نوشتم
سلام
هیچی بدتر از شک و بدبینی نیست من مجردم و نمیدونم چطوری باید با این وضعیت داغون جامعه که ازدواج آزمون و خطاست ازدواج کنم
۲۳ سالمه و خانوادم کم کم ریزه خوانی می کنند و من هم هر بار حرفش میشه نفسم بند میاد از استرس
خدا به داد همه جوون ها برسه
نمیدونم چرا اینا رو اینجا گفتم
ببخشید کامنتم بی ربط بود
سلام عزیزم
نگران نباش همیشه همه چیز بد نیست
منم گمونم زیادی شکاکم و بددل
فکر کنم زیادی شلوغش کردم و شمارو هم ترسوندم
انشالله خوشبخت بشی عزیزم
خب اگر حاضره ریز مکالمات بیاره، حتما چیزی نیست. چرا باور نداری؟
خود آزاری نکن دختر
خل شدم آوا جون
پذیرفتم و حل شد...
شمیم جان داری اشتباه میکنی به خاطر سرد بودن نمیشه برچسب خیانت زد شوهر من در سال دوبار سرد میشه خیلی هم دردناک(من سرخورده میشم)هر بارم یک ماهی طول میکشه ولی با اینکه خیلی بده مطمینم خیانت نمی کنه .خود ما هم گاهی بی حوصله میشیم وبه هزار دلیل نمیتونیم طرف شوهرمون بریم .امیدوارم حال دلت زود زود خوب شه.
حق با توست و چقدر خوبه که انقدر خوشبینی دوست نازنینم
سلام. برات آرزوی آرامش و تندرستی دارم. انشاله مشکل ریشه داری نباشه
سلام عزیزم
ممنونم مهربون
شمیم جان خوبی؟
خوبم عزیزدلم
خیلی خیلی سرم شلوغه کلی کار دارم این روزا
نگران نباش میام مینویسم سر فرصت
شمیم جان خوبی؟
ان شاالله که مشکلی نیست. در همه ی زندگی ها سوتفاهم زیاد پیش میاد. از خودت بهمون خبر بده. نگرانت شدم. ضمنا دلم برات خیلی تنگ شده بود.
فدایی داری خوشگل خانوم حالم خوبه نگران نباش
منم دلم برات تنگه اینستا هم کمرنگی!
خدا رو شکر. خوشحالم کردی
سپاسگذارم
سلام
دختر یه خبری بده. مردم دیگه
منم نگران میشم خوب
سلام
مشکلی نیست صحبت کردیم حل شده فعلا
تا ببینیم بعد چی پیش میاد
خیلی ممنونم که به فکرمی و نگران دوست مهربان
سلام شمیم؛
مردها هم مث ما هستن یه موقع بی حوصله، یه موقع دل گرفته بی این که بدونن چرا، یه موقع دچار روزمرگی، یه موقع هایی هم نیازمند یه فانی و ماجراجویی جدید!
می دونم که تمامشو خودت بهتر می دونی، اما الان شاید خودتم خیلی خسته ای و کمی بی توجهی ناراحتت کرده!
حتما حتما که همراه ثابت قدمیه همسرت!
خونه نو مبارک!
ایشالا توش فقط شادی ببینی!
پ.ن: الان اینقد من بهت حسودیم شده که امسال خونه تکونی نداری خونه نو رو شاد کن، زن ها خیلی بهتر بلدند شادی آفرین باشن
ای جون دلم مرسی از کامنت خوبت
خودم میام کمک خونه تکونی میکنم برات عزیزم
سلام عزیزم خیلی ناراحت شدم میدونم چه حسی اکاش واسه ی هیچ زنی اتفاق نیفتهامیدوارم حدست اشتباه باشه مواظب خودت باش
فدای تو
دوستم...چی شد؟...چرا...خدا نکنه بدبین بشی....
حامد که پسر خوبیه...شمیم حتما استباه میکنی....دوست جونم....
انشالله که اشتباه کرده باشم
دوست جونم دلم برات تنگه اخه
عزیزم. وقتی همسرت اینقدر مطمئنه به خودش که حاضره همه جوره اثبات کنه پس باورش کن.
چشم عزیزم
ممنون
الهی بگردم...خوب می فهمم چه احساسی داری.....دو سه ماه قبل من هم تجربه ی تلخ تو رو داشتم....گدشت...یعنی خودم خواستم که ازش بگذرم....نه اینکه فراموش کرده باشم ...نه اما مجبور شدم قسمهاشو مثلا باور کنم...نمی دونم شاید من اشتباه می کردم و واقعا چیزی نبود...اما خوب با وجود دو تا بچه نخواستم خیلی مته رو خشخاش بذارم....شاید اگه مطمئن می شدم می رفتم و دیگه بر نمی گشتم...
خوب کردی
وقتی کاری از دست ازم برنمیاد پس بهتره باور کنه چیزی نبوده که حداقل کمتر عذاب بکشه
شمیم جان قربون دلت بشم انشاالله چیزی نیست نمی دونمچی بگم فقط می تونم دعان کنم که برات بهترین اتفاق ببوفته
قربونت عزیزدلم
شمیم جونم نگو اینجوری، شاید واقعا سو تفاهمه
عزیزم خیلی ناراحت شدم با یه ذوقی وبت رو باز کردم
الهی بگردم ببخش ناراحتت کردم نداجانم
سلام بانو
همیشه به عشقت ایمان داشته باش.
برات بهترین آرزوها رو دارم.
مطمئن باش عاشقته
ایمان داشته باش عاشق بانو
ممنونم
عزیزم شاید واقعا حساس شدی باچند تا پستی که ازت خوندم فکرنمیکنم شوهرت همچین مردی باشه
راستش هیچ کس همچین فکری درباره اش نمیکنه حتی خودم!!!
عزیزم نگو اینطوری...
حتما اینطور نیست. گاهی اشتباه دیگران باعث میشه ما از شوهرامون ناراحت بشیم...سخت نگیر...میدونی که آقا حامد هلاک خودته
خخخخ هلاک وو خوب اومدی
چرا بد بین شدی شمیم جون بدبینی خودش سردی میاره
یه اتفاقی افتاد منم که بد بییییین دیگه اینطوری شد...
این کارو با خودت نکن خونه نو مبارک باشه لذتشو ببر و به خاطرش روزی هزار بار خدا رو شکر کن منم وقتی رفتم تو خونه جدید و زیبام هیچ حال دلم خوش نبود غصه چیزای الکی رو میخوردم ولی انگار خدا منو لایق ندونست به خاطر یه ندونم کاری مجبور شدیم بفروشیمش و الان من حسرت اون روزا رو میخورم
الهی بگردم برات
میخری به زودی انشالله بهتر از قبلی عزیزدلم