سلام حال و احوال
نظر به تصمیمی که گرفتم مبنی بر اینکه تند تند بیام و بنویسم تا پشتم باد نخورده گفتم امروز دوباره بنویسم
حالا نه که خیلی حرفای مهمی هم دارم که گفتنش ضروریه از اون جهت...خخخخ
یه چند وقتیه بخاطر استرس زیادی که سرکار دارم تصمیم گرفتم برم استخر اخه آب فوق العاده بهم ارامش میده.حالا هفته ایی تقریبا دو یا سه روز با مامان و خاله گاهی شیدا یا دختر خاله میریم استخر.اگه فقط مامان اینا باشن همش تو کم عمق و جکوزی و سونا در رفت و امدیم.اگرهم شیدا یا خاله کوچیکه بیان همش تو عمیق داریم شیرجه میزنیم.
بابا هم رفته دکتر و قراره نوبت عمل بهش بدن البته مشکلی نداره خداروشکر ولی دکترش از عود کردن مریضی میترسه و تصمیم گرفته باقی روده رو هم برداره که انشالله دیگه عود نکنه.الان هم خودش رفته شمال و مشغول باقی ساخت و ساز اونجاست.نمیدونم کی ساخت و سازش تموم میشه!!!
هی میره میسازه پولش تموم میشه برمیگرده دوباره پول دستش میاد دوباره...
برنامه های انتقال جنین هم که مونده برای بعداز اسباب کشی انشالله
راستی خونه رو نگفتم!
حدود دوماه پیش خیلی یهویی پیش اومد،یادتونه گفته بودم خونه پدرشوهرم قدیمیه و قرار بود حامد بسازتش و حتی نقشه و مجوز و اینا هم گرفت که دیگه جور نشد و پارسال قبل عید پدرشوهرم با یه بساز بفروش قرارداد بست که دوواحد اون برداره دو واحد پدرشوهرم.
چندوقت پیش اصن نمیدونم چی شد یهو تصمیم گرفتن یه واحد از اون اقا رو بخرن برای ما.دیگه عجله ایی خونه رو گذاشتیم برای فروش و پول قولنامه خریدارو یه مقدار زیادی هم از بابام قرض کردیم دادیم به سازنده خونه و قرارداد بستیم.حالا من شدم همسایه مادرشوهر اینا.تو اپارتمانی که طبقه چهارمش خود مادرشوهرم میشینه.سوم غریبه است.دوم مال ماست و اول هم برای پدرشوهرم که میده اجاره.
کابینتا ش رو دیدیم و سفارش دادیم.الان تو مراحل اخره و گفته تا اخر این ماه تحویل میده.
زیاد بزرگ نیست البته٧٠متره ولی خوب درجریان بودین که خونه الان من چهل متریه و خوب برای من خیلی خوبه.البته رویاهای زیادی داشتم برای عوض کردن خونه ولی بازم خداروشکرهم از اینجا بزرگتره هم دوخوابه است و نی نی بیاد اتاق داره.هم اسانسور برام معضل بود که بعد از انتقال مطلقا پله برام خوب نیست.تازه اینجا سر بارداری قبلی کلی بخاطر توالت فرنگی تو مضیقه بودم چون از این سیارها خریده بودم که خیییلی بدم میومد ازش.کابینت هامم که خوب زیاد شده و خلاصه محاسنی داره برام.انشالله که خونه اومد داری باشه و توش خوش باشم بقیه اش هم حل میشه انشالله...
هوا هم که چقدر الوده بود امروز...پشت سرم و گردنم درد میکنه
کاش انقدر دستم باز بود یه موج راه مینداختم مثل این کمپین ها،که هر کسی یه گلدون پشت پنجره اش میگذاشت...اونوقت کلی اکسیژن تولید میشد..کلی فضای شهر زیبا میشد..یه عالمه انرژی خوب تو شهر پخش میشد..
راستی میتونم ازتون خواهش کنم تو وبلاگ هاتون یا صفحه های اینستاتون از دوستاتون بخواهید این کارقشنگ رو انجام بدن؟
خدارو چه دیدی شاید دهن به دهن گشت و پشت همه پنجره ها پراز گلدونای سبز و زیبا شد:قلب:
قربونتون برم من زود میام دوباره
فعلا
یا حق
تو چقدر خوبی به خدا منم دوست دارم هرچی می دونم به بقیه بگم و می گم اما انقد دچار استرس می شم و دلم‌می ریزه دلم می خواد کمتر راحع به اش حرف بزنم اما حق شماست باید تجربیاتمون به هم بگیم...شاید باور نکنی هرشب توی دعاهام اسم تک تک کسایی که تو موسسه دیدم و یادم به زبان می یارم و همچنین شمارو از وقتی اینجارو پیداکردم دعا می کنم که زود زود همه زود زود به اذن خدا نی نی سالم صالح نصیبشون بشه.ب ازم ی دنیا ممنون.دیوونه شدم مدام بغض می کنم بازم ببخشید
ای جون دلم بغض برای چی؟
سحرجانم تو این کار اول از همه روحیه است که مهمه
هررررکاری بکنی ولی روحیه ضعیفی داشته باشی اصلا فایده نداره
قوی باش و محکم و شک نداشته باش حتی برای لحظه ایی که داری تو این راه قدم برمیداری و قطعا خدا کمکت میکنه شک نکن
فقط و فقط و فقط مثبت باش و شاد و امیدوار
من دلم برات روشنه حس ششم قوی ای دارم و اینو حس میکنم که دارم با یه مامان در اینده خییییلی نزدیک صحبت میکنم
خیییلی هم ازت ممنونم بابت دعاهای پرمهرت و از خدا میخوام هزار برابرش رو به خودت برگردونه نازنینم
خدا خیرت بده که راهنمایی کردی انشاالله شماهم به زودی بیای از نی نی دارشدن بگی.. بغضم گرفت....م من پارت قبلی کارایی کردم که الان یادم می افته ناراحت می شم چرا کردم اما خوب هرچی خدا بخواد همون می شه من تازه ال دی و آمپول تو بازوییم شروع کردم تا انشالله برم پانکچر.خرداد پانکچر شدم که دوتا جنین تشکیل شد که متاسفانه اون دوتا هم بعد از انتقال نموندن.
این سری بهم‌گفتن هم اسپرم صعیف بود هم تخمک شکل خوب نداشته واسه همین فقط دوتا درست شد الان استرس دارم بازم همون جوری بشه...بازم شکر شکر.... الان دوباره دارم می رم برای تخمک‌گیری و مابقی مراحل.دستت درد نکنه از راهنماییت من پارت قبلی خیلی آب هویج و گرمی خوردم که الان شنیدم خوب نیست البته الان دارم گرمی جات می خورم اما شنیدم بعد از انتقال نباید بخورم به نظرت الانم نخورم؟ی چیز دیگه ام انجیر و روغن زیتون من دفعه قبل خیلی خوردم تا یبوست نگیرم که نگرفتم اما شنیدم گرمی نباید خورد اینان که گرمی ..درسته؟امن بعد از انتقال رفتم دانشگاه رفتم حموم رفتم.. البته بعد از ی هفته اما الان پشیمونم‌کرد دیگه گذشت هرچی خدا بخواد همون می شه...من درست همون رپزا که ج منفی شد و من حتی چند روز قبل از ج آزمایشگاه پ ر ی ود شدم اینجا پیدا کردم... انشالله هر چی می خوای خدا بهت بده.بازم ی دنیا ممنون
نه عزیزم نگران نباش اینا که گفتم گرمی نیست
درسته ادویه جات و گرمی و کرفس و گشنیز نباید بخوری
بعضی ها فکر میکنن باید تقویت کنن هی عسل و گرمی میخورن که اشتباهه
الان بخور تا قبل از پانکچر
به شوهرت هم بده چون تو تقویت تخمک و اسپرم بسیار تاثیر داره اما بلافاصله بعد اتقال دیگه نخور
راستی من شنیدم سیاهدونه رو اسیاب کن و هم بخور هم با عسل قاطی کن و شبی یکساعت به کمرت ببند تو کیفیت تخمکها خیلی تاثیر داره
راستی بعد از پانکچر تا انتقال تو اون دوسه روز دوغ زیاد بخور و سفیده تخم مرغ.باعث میشه تخمدانهات هایپر نشه و شرایط بدنیت نرمال بشه.شب قبل از انتقال هم حتما نزدیکی داشته باش که رحم فرایند انتقال رو طبیعی قلمداد کنه
موفق باشی دوستم قوی باش و مثبت مطمئنم نتیجه میگیری
ببخش اگه ازتون سوالی کردم می دونم شاید دوست نداشته باشی ج بدی چون من تو این شرایط بودم چون دیدم که شماهم مثل من تجربه اش داشتین پرسیدم بازم ببخشید انشاالله همیشه موفق و شاد باشید
نه قربونت برم چرا نخوام جواب بدم!!!
ما باید هوای همو داشته باشیم دیگه که هممون نتیجه بگیریم به امید خدا
اول خونه مبارک دوم انشاالله خونه پر برکتی باشه و توش پر بشه از حسای خوب.
عزیزم ی سوال داشتم اگه می شه راهنمایی می خواستم من ی بار میکرو کردم که متاسفانه نشد اللن دوباره دارم از اول می رم برای پانکچر و انشاالله انتقال نمی دونی چه چیزا و چه کارایی برام مفیده؟مثلا اونا می گن همه کار بکن فقط خسته نکن خودت اما شما اینجا می گی توالت..البته من قبلا سعی کنم استراحت کنم اما قسمت نبود الانم نمی دونم چی بخورم بهتره یا چیکار نکنم و بکنم.ببخش مزاحمت شدم انشاالله بیای از نی نی خوشگلت برامون بنویسی به زود زود خبر نی نی دارشدن بهمون بدی
سحر جانم سلام
عزیزم نکات زیادی هست که شانس مثبت شدن میکرو را افزایش میده
از دوماه قبل از پانکچر روزی نیم ساعت پیاده روی بخاطر خون رسانی بیشتر به رحم
قبل از پانکچر خوردن ویتامین دی و لوبیا سبز پخته شده عالیه
بعد از انتقال بلافاصله شروع کن به خوردن نشاسته حتی روی همون تخت بیمارستان.بعد هم اومدی خونه هرروز نشاسته رو تو اب حل کن و بخور.برنج و ماکارونی و سیب زمینی هم که سرشار از نشاسته هستند جز غذاهات باشه.به پخته رو فراموش نکن که فوق العاده تو لانه گزینی جنین موثره.مربای به بخور یا خورشت به.انجیر خیس شده تو اب و روغن و زیتون و جوانه گندم بصورت پودر روی ماستت بریز و بخور.اصلا نذار یبوست بگیری که برات سمه.مطلقا توالت ایرانی استفاده نکن فقط فرنگی.تا سه روز اول سعی کن پله نری یا اگر مثل من مجبور بودی بسیاااار ارام پله هارو با صبوری بالا برو و سعی کن چند روز دیگه پایین نیای.حمام اب داغ ممنوعه.یه دوش اب ولرم پنج دقیقه ایی بگیر اونهم نه روز اول و دوم انتقال.بذار برای روزهای سوم به بعد.
بعد هم سعی کن خییییلی اروم تو خونه قدم بزنی فقط برای خونرسانی به رحم و یبوست نشدن.دولا راست شدن و جاروبرقی و کارهای خونه مطلقا ممنوع.یه کتری اب حتی در حد نیم کیلو هم حق نداری برداری.من از اتاق خواب میخواستم بیام تو هال دراز بکشم بالشم رو بلند نمیکردم.کسی برام میاوردش!
البته که همه چیز دست خداست و تا اون نخواد نمیشه ولی خوب ما دلمون میخواد تا اونجا که میشه همه تلاشمون رو بکنیم که بعدش حسرت نخوریم که ایکاش فلان کارو میکردم ....
برات بهترانهارو ارزومیکنم الهی که قبل از اینکه من برم برای انتقال بیای اینجا و از بارداریت بگی...یکی از دوستان همینطور شد و ازم پرسید چکارهایی کردم خیلی ناامید بود..خداشاهده قبل از اینکه من برم برای سونو و بفهمم خارج رحمی هست اومد و برام نوشت که بارداره!!!البته تو اینستا...از ته دل میخوام این اتفاق برای تو هم بیفته عزیزدلم
خونه ی جدید مبارک باشه. ان شاالله در روزهایی نزدیک صدای یک نوزاد زیبا و دوست داشتنی ازش بیرون بیاد و اینکه در خونه ی جدید فقط خوشبختی و خنده باشه و بس.
این فکر گلدونت هم بی نطیر بود رفیق.
شاد و سلامت باشی.
انشالله
مررررسی نیسا جون عزیزدلم برای تو هم انشالله همینطور باشه نازنین
سلام شمیم عزیزم، خونه جدید مبارکه عزیزم انشاالله که قدم خیر داشته باشه همیشه شاد و سلامت باشی عزیزکم
بیضا جااان مرسی عزیزم
چند روزه خیلی بیادتم
مراقب خودت و بچه ها باش میبوسمتون
خیلی خوشحال شدم دوباره مینویسیدخونه نو مباررررررررک
متشششششکرم
سلام شمیم جان
خداروشکر خونه بزرگتر خریدین و به زودی نقل مکان میکنین انشاالله به دل خوش خیلی خیلی مبارک باشه
امیدوارم انتقال جنینم به خوبی پیش بره و دامنت سبز بشه دوست مهربونم
سلام سارا جون
مرسی عزیزم
انتقال جنین رو که براش بیقرارم
عزیزم....مبارکه...ایشالا به سلامتی...خونه نوساز خیلی خوبه....الهی توش پر از اتفاقای خوب و عالی بیفته
قربونت برم نسیم جون
سلام عزیزم خونه نومبااارک ایشالا به دل خوش
ممنونم نگار عزیزم
میبینم که حتی تو هم به فکر تمیزی هوا هستی و مسئولان بی خیالتر از قبل
انشالله که خونه ی خوبی باشه و همش اتفاقایه خوب خوب بیفته برات عزیزم
پدرت همیشه سلامت باشه.
هی واااای دست رو دلم نذار که خوووونه
فدای محبتت دوست گلم
سلام بانو
ایده خیلی خوبیه
سلام
امیدوارم اجرا بشه
❤❤❤
سلام عزیزم خوبی؟؟؟
مبارکه خونت انشاالله به دل خوش عزیزم
پس همسایه مادرشوهر شدی رفت
سلام به روی ماهت
اررره همش یاد تو و هدیه میفتم