من،زنی تنها در آستانه فصلی سرد...

یه انگیزه تازه برای زندگی

من،زنی تنها در آستانه فصلی سرد...

یه انگیزه تازه برای زندگی

یا حق

سلام 

بچه ها من زیاد روبراه نیستم...بدم میاد همش بیام اینجا و چس ناله بزنم...ولی تو دلم اشوبه. 

امروز باید فقط مایعات بخورم و فردا سر ساعت هشت صبح باید بیمارستان باشم برای کلونوسکوپی... 

خودمو باختم...تمام وجودم ترسه.... 

نمیخوام اما و اگر ها رو بنویسم ولی فقط دعا میکنم چیزی نباشه .... 

از اون بیمارستان و اون تخت ها متنفرم...از سالنی که توش انتظار میکشیدم تا از بابا خبر بیاد متنفرم... 

یاد اوری اون روزها حالم رو بد میکنه و استرسم رو دو چندان... 

دیشب به این نتیجه رسیدم که کاش پیش دکتر بابا نمیرفتم و مجبور نبودم اون محیط رو تحمل کنم.... 

راستی با مامانم همون شب صحبت کردم.این متنی رو که اینجا گذاشته بودم براش کپی کردم و تلگرام فرستادم.قربونش برم که خیلی زود منو بخشید هرچند که گمون نکنم به این زودی ها یادش بره ولی خوب من تمام سعی ام رو کردم که چیزی تو دلش نمونه. 

برای فردا هم اول میگفت من نمیام با نهال برو ولی خیلی بهش اصرار کردم و گفتم که باید باهام بیای حالا که اینجوری در باره ام فکر کردی.... 

همین. 

فعلا چیز دیگه ایی نیست و تا فردا که ببینیم خدا برامون چی میخواد... 

مثل همیشه التماس دعا و خدا نگهدار

نظرات 8 + ارسال نظر
اسفندونه جمعه 14 اسفند 1394 ساعت 00:31

به امید خدا...طوری نیست نگران نباش
ایه الکرسی بخون دوستم آرامش بگیری!!!!

آبانه پنج‌شنبه 13 اسفند 1394 ساعت 19:45

شمیم جونم خدا بده
انشالله همه چیز خیلی خوب پیش میره و حالت خوب میشه عزیزدلم

قربون محبتت ابانه گلی

سسسسسسسسسسسسسسسسس پنج‌شنبه 13 اسفند 1394 ساعت 07:45

سلام
زود برگرد و بنویس جی شد.
مردم از نگرانی
زود زود زود خوب خوب خوب شو

چشم

ریحانه پنج‌شنبه 13 اسفند 1394 ساعت 01:02

وای شمیم جون الان متوجه شدم .کلونوسکوپی راجب بیماری گوارش و روده و ایناس فک کنم. گفته بودی از نطر ژنتیکی مستعد هستی فک کنم به خاطر پدر.امیدوارمممم که هیچی نباشه خواهری گلم ایشالا خوب انجام میشه ونتیجه اش نگران کننده نباشه.ایشالا که هیچی نیس. مهربونم با این کار خیالت راحت میشه که مشکلی نداری ایشالا.حتما نتیجه شو بهمون خبر بده.ایشالا هیچی نیس.

سارا پنج‌شنبه 13 اسفند 1394 ساعت 01:00

انشاالله خیره نگران نباش

قربون شما

مژده چهارشنبه 12 اسفند 1394 ساعت 23:09

شمیم عزیز سلام
وبلاگت رو اتفاقی پیدا کردم
پستهای اخیر رو خوندم
دوست خوبم از صمیم قلب برات دعا میکنم که با سلامت کامل سر سفره هفت سین بشینی
تمام سلولهای بدنت غرق در آرامش الهی هستند
مراقب خودت باش دختر مهربون

مرسی مژده جون خوش اومدی قدم سر چشم

ریحانه چهارشنبه 12 اسفند 1394 ساعت 16:23

سلام شمیم جان راستش نمیدونم کلونوسکوپی چیه ولی هر چی هست ایشالا که به خیر باشه برات.
حتما واست دعا میکنم خوشگلممم. نگران نباش همون خدایی که اون سری تو اتاق عمل حواسش بهت بود الانم هواتو داره .

راستی اره پام خوبه خداروشکر اتفاق بدی براش نیفتاد و فقط الان زخمی و یه کمی کبوده که اونم به مرور زمان خوب میشه و دردش میره.الانم خوبم میتونم راه برم.نه بابا دمپایی سر بود یه دفعه به پشت افتادم هیچ وقت اینجوری نمیشد یعنی همیشه حواسم بودو معلوم بود این دفعه چشم بود یه کم چشم وبلا بود که رفع شد .
منتظرم شنبه با یه پست بیای که حالت عالی بشه و خبرای خوشی برامون داشته باشی ایشالا.
فقط شمیم تو رو خدا استرستو کنترل کن واست سمه باید ارامش داشته باشی واسه این عمل های مهم .این استرسه همه چی رو نابود میکنه.
بوس بوسی منتظرم زود بیای بگی خوبم.خواهر بزرگه نازم.

بوس بوسی ابجی خوشگلم

ندا چهارشنبه 12 اسفند 1394 ساعت 16:19 http://mydailyhappenings.blogsky.com/

شمیمِ جونم از خدا برات بهترین ها رو میخوام
انشالله خبر سلامتیت رو بدی عزیزم

عزیزدلمی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد